درمان اهمال کاری
یکی از دلایل اصلی اهمال کاری به نظر اغلب افراد نبود انگیزه است. خیلیوقتها فکر میکنیم داشتن انگیزه، ما را به خواستههایمان میرساند. درصورتیکه قطعاً اینطور نیست. مهم این است که ما از آن انگیزه و سوختی که برای ما ایجاد میکند، چطور استفاده کنیم؟
حدود دو ماه پیش طی بازدیدی که از یکی از زندانهای کشور داشتم، با گروهی از مددکاران اجتماعی به بندی رفتیم که سارقان آماتور و حرفهای زیادی در آن زندانی بودند. تعدادی از آنها سرقتهای کوچکی انجام داده بودند و تعدادی دیگر، سرقتهای بسیار بزرگتر و پیچیدهتر. در بین آنها، تعداد بسیار زیادی بودند که بارها و بارها مرتکب جرم شده بودند و سابقه و پروندهی کیفری سرقت داشتند؛ ولی باز هم این کار را تکرار میکردند. یکی از مددکاران از آنها پرسید: «انگیزهی شما از این کار چیست؟» جوابهای تکراری و کلیشهای زیادی میدادند. مثل اینکه فقیرم، کار ندارم، بهخاطر سوءسابقه کسی مرا استخدام نمیکند، مجبورم، شرایط اجتماعی سختی دارم، مادرم مریض است، بهخاطر آیندهی فرزندان و همسرم این کار را میکنم و جوابهایی ازایندست که همهی ما در فیلمها و سریالها زیاد دیده و شنیدهایم. من با مددکار اجتماعی صحبت کردم و به او گفتم که این سؤال خوبی نیست. بهجای اینکه بهدنبال انگیزهی آنها برای ارتکاب جرم باشیم، باید فکر کنیم این افراد چه عادتهایی برای ارتکاب جرم دارند. این سارقان، انگیزهای برای سرقت ندارد؛ فقط عادت کردهاند و دزدی جزئی از عادتهای زندگی آنها شده است.
اگر تمام پولی را که این سارق نیاز دارد، به او بدهیم، باز هم دزدی میکند؛ چون به سرقت عادت کرده است. انسانها با انگیزههایشان تصمیم نمیگیرند؛ بلکه عادتهایشان آنها را هدایت میکند.
در مراکز ترک اعتیاد هم دقیقاً همینطور است. این مراکز، در گذشته روی اراده و انگیزهی افراد کار میکردند؛ اما بهمحضاینکه شرایط تغییر میکرد و فرد معتاد از کمپ ترک اعتیاد بیرون میآمد و شرایط و اطرافیانش عوض میشدند و به جامعه برمیگشت، انگیزه و ارادهاش کمتر میشد و صحبتها و عبارتهای انگیزشی مثل تو میتوانیهای کاذب و جملههایی از این قبیل، کمرنگ و کمکم فراموش میشد. در نهایت هم انگیزه کمرنگ و محو میشد و عادتها جای خود را به رفتارها و نشانهها میداد. بنابراین به این نتیجه رسیدم که برای ایجاد تغییر اساسی و اصولی، فقط داشتن انگیزه کافی نیست و کاربرد زیادی ندارد که البته بهمعنای بیاهمیت بودن آن نیست.
داشتن انگیزه؛ تمام ماجرا نیست!
بیشتر مردم فکر میکنند انگیزه، مهمترین دلیل موفقیت و دوری از اهمال کاری و نقطهی شروع لازم برای انجام یک حرکت یا برنامه است. اگر در فضای اینترنت، کتابفروشیها و شبکههای اجتماعی جستوجو کنیم، محتوای بسیار زیادی دربارهی انگیزه و نقش آن در رسیدن به موفقیت میبینیم. انگیزه، نقش مهم و پررنگی در موفقیت دارد؛ اما علت اینکه به انگیزه بهعنوان عنصر اصلی نگاه میکنیم، احتمالاً این است که دقیقاً نمیدانیم چگونه عمل میکند و اطلاعات کمی دراینباره داریم؛چون عوامل مؤثر در موفقیت فردی یا تجاری را نمیشناسیم و فکر میکنیم مهمترین یا تنها چیزی که افراد یا سازمانها برای موفقیت نیاز دارند، انگیزه است. این ناشی از نبود سواد انگیزشی و هوش هیجانی است. مدیران به این فکر میکنند که چگونه انگیزهی کارکنان را بالا ببرند و افراد بهدنبال پیدا کردن انگیزههای لازم برای موفقیت در زندگی و کار هستند؛ اما هر عاملی که از بیرون به ما انگیزه بدهد، ماندگار و باثبات نیست؛ یعنی با از بین رفتن این عامل بیرونی، انگیزههای ما هم از بین میرود. برای مثال، در ابتدای سال گذشته، ایدهها و انگیزههای زیادی برای فعالیتها داشتیم؛ اما به دلیل مشکلات اقتصادی کشور از جمله افزایش ناگهانی نرخ ارز و تورم، بسیاری از انگیزههای ما از بین رفت.
اینکه میگویند انگیزه برابر با موفقیت است، اصلاً درست نیست. انگیزه بهتنهایی باعث موفقیت ما نمیشود. تنها چیزی که میتواند موفقیت را تقویت و تضمین کند، تغییر ذهنیت و تنظیم دوبارهی مسیر است.
مطالعه دربارهی انگیزه خیلیخوب است و اطلاعات و دانستههای ما را افزایش میدهد؛ اما هیچ تضمینی برای تغییر زندگی ما وجود ندارد. تصور کردن، نوشتن و حتی خواستن صرف نمیتواند اهداف ما را به واقعیتها تبدیل کند. ما نباید همهی تمرکز خود را روی اشتیاق و انگیزه بگذاریم. دیدن کلیپهای انگیزشی، شرکت در همایشها، خواندن محتواهای انگیزشی، عضویت در کانالهای انگیزشی و کارهایی مثل این، اصلاً خوب نیست. من بهواسطهی شغل و جایگاهم، افراد زیادی را میشناسم که مرتب برروی مسائل انگیزشی کار میکنند؛ اما هروقت به زندگی آنها نگاه میکنم، هیچ تغییری در زندگی آنها نمیبینم.
چه چیزی باعث میشود ما عملگرا باشیم؟ رهایی از بی انگیزگی و اهمال کاری تنها با عملگرایی رابطه مستقیم دارد و همچنین عملگرایی با میزان خروجی مشخص و نتیجه کارها سنجیده میشود، نه نتیجه انگیزهها. اگر زیاد درگیر محتوا و مطالب انگیزشی هستیم و مطالب انگیزشی زیادی میخوانیم یا در سمینارهای مختلفی شرکت میکنیم، برای این کار باید مهندسی و استراتژی داشته باشیم. مثلاً تصمیم بگیریم هر هفته یک کلیپ انگیزشی ببینیم یا هر چند ماه یکبار در یک سمینار انگیزشی شرکت کنیم. بهاینترتیب میتوانیم انگیزهی خودمان را حفظ کنیم و نیازهای ذهنی و روحی و عملکردیمان را تأمین کنیم؛ اما زیادهروی در این کار با تکیه بر این محتوای آموزشی که میتوانیم به موفقیت برسیم، کاملاً اشتباه است. این همان جایی است که بیشتر مردم در آن گیر کردهاند. کتاب میخوانند، فیلم میبینند، در سمینارها شرکت میکنند؛ اما در همان جای قبلی درجا میزنند؛ بدوناینکه کاری انجام دهند و این اساس اهمال کاری است. خواندن محتواهای انگیزشی شاید بعضی از طرز تفکرهای اشتباه ما را تغییر بدهد؛ اما بدون عمل و اقدام، هیچچیزی دائمی تغییر نمیکند و هیچ تحول مدامی رخ نمیدهد. عمل، مهمترین عامل در رسیدن به اهداف است.
اگر عملی کاشتیم، بهواسطهی آن میتوانیم عادتی را درو کنیم. اگر عادتی کاشتیم، اخلاقی را درو میکنیم و اگر اخلاقی کاشتیم، میتوانیم سرنوشتمان را تغییر بدهیم.
بیشتر افرادی که درگیر چرخهی انگیزهدهی به خودشان هستند، نمیدانند داشتن اعتقاد واقعی به خودشان و کارشان و ایجاد عادتهای صحیح، بیشتر از انگیزه میتواند آنها را به موفقیت برساند؛ ولی این حقیقت محض است. راحتتر بگویم، نتایج زندگی براساس اقدام و عمل ما تعیین میشود، نه انگیزههایمان. در واقع، اقداماتی که انجام میدهیم، ناشی از رفتار و شکل و سطح رفتار ماست. اما این رفتار از کجا شکل میگیرد؟ رفتارها از عادتهای ما سرچشمه میگیرد که در ابتدا برای خود ایجاد کردهایم. عادتها هیچوقت از انگیزهها سرچشمه نمیگیرند و این نشان میدهد که مسیر عادتهای صحیح و انگیزه کاملاً از هم جداست. انگیزه ممکن است مثل هول دادن کوچکی به ماشین عمل کند؛ اما برای حرکت ماشین نیاز نداریم تا آخر مسیر، کسی ما را هول بدهد یا انگیزهای بتواند همان نقش را بازی کند. انگیزه مثل همان هول دادن، حرکت آرام و کوچکی ایجاد میکند و این ما هستیم که با اقدام، عمل و عادتهای درست نباید دور بگیریم؛ بلکه باید به سمت مسیری که میخواهیم، حرکت کنیم. به خاطر داشته باشیم که انگیزه ماشین را هول میدهد؛ ولی آن را روشن نمیکند. گاهی اوقات کمککننده است؛ اما کسی که همیشه ماشین را هدایت میکند، راننده است. رانندهای که با عادتهای خودکار، عمل رانندگی را انجام میدهد. این عادتهای خودکار، با تمرین و تکرار شکل میگیرد و به دست میآید.
برای به دست آوردن آنچه میخواهیم، باید چشمانمان را برروی چیزهای دیگر ببندیم. همهی اینها به نوع عادتهای ما برمیگردد. درست است که بعد از مطالعهی مطالب انگیزشی یا دیدن فیلمهای انگیزشی، حسوحال و هیجان خوبی پیدا میکنیم؛ اما باعث شیفتگی زیاد به آن فکر و ایده و انگیزه میشود. تاجاییکه از عملگرایی دست میکشیم. این مسئله باعث میشود بهجای اقدام و عمل فوری، غرق در رؤیا شویم. این تنها تفاوت عادت و انگیزه است.
- دیدن فیلمهای انگیزشی ما را لاغر میکند و به تناسباندام میرساند یا عادت ورزش روزانه؟
- خواندن مطالب انگیزشی ما را ثروتمند میکند یا برنامهریزی و استفاده از روشهای کنترل و مدیریت منابع اقتصادی؟
- خواندن داستانهای انگیزشی دربارهی کارآفرینی، تولید و دانستن مشقتهای افراد و سازمانها در زمینهی بازاریابی و جذب بیشتر مشتری به ما کمک میکند یا استراتژیها، ابزار، تاکتیکها و اصول صحیح بازاریابی و انجام هر روزهی آن؟
تا آنجا که میتوانیم باید عادتهای هرچند کوچکی ایجاد کنیم تا بهمرور زمان، عادتهای بزرگتری در زندگی ما شکل بگیرد. هرچه عادتهای ما عمیقتر و محکمتر شود، امکان موفقیت ما هم بیشتر میشود. من به هیچوجه قصد ندارم تأثیر انگیزه در رسیدن به موفقیت را کمرنگ کنم یا آن را نادیده بگیرم یا انکار کنم. صحبت من، بیشتر با کسانی است که فکر میکنند فقط داشتن انگیزه کافی است. میخواهم این نکته را یادآوری کنم که انگیزه، یک مسئلهی کلی برای شروع موفقیت است؛ اما آنچه ما را موفق میکند، داشتن عادتهای درست، آموزش، مطالعه، استقامت، سختکوشی و تمام نکات و ویژگیهایی است که به آن اشاره کردم.
انگیزه درست مثل استعداد است. همهی ما استعدادهای مختلفی داریم. بخشی از این استعدادها کشف شده و بخش دیگری کشف نشده است. همهی افراد انگیزه و استعداد دارند؛ ولی همه به موفقیت نمیرسند. به همین دلیل است که تعداد کسانی که موفق میشوند، کم است. پس قطعاً چیزی فراتر از استعداد و انگیزه و اشتیاق وجود دارد که باید آن را به زندگی خود اضافه کنیم.
از امروز به این فکر کنیم که چه عادتهایی ما را در زندگی عقب نگه میدارد و چه عادتهایی ما را جلو میبرد. برای ایجاد عادتهای خوب باید به خودمان سخت بگیریم و خشونت به خرج بدهیم. زمانی که باید کاری انجام شود، بههیچوجه نباید با کسی مسامحه کنیم. باید فهرستی از عادتهای بد و غلطی که مانع رسیدن ما به هدفمان میشود، تهیه کنیم. اخیراً تحقیق علمی جالبی انجام شده که متخصصان علم پزشکی را بهتزده کرده است. در این تحقیق، هفت بیمار انتخاب کردند و به آنها هشدار دادند که عادتهای بد خود را تغییر دهند. عادتهایی مثل پرخوری، مصرف دخانیات، تغذیهی ناسالم، مصرف مشروبات الکلی و غیره و به آنها تذکر دادند که این عادتها باعث مرگ زودرس آنها میشود. این بیماران قول دادند تمام عادتهای بد و غلطی خود را ترک کنند. بعد از مدتی متوجه شدند شش بیمار، هیچ تغییری در عادتهای خود ایجاد نکردهاند. این تحقیق نشان داد حتی در مسائلی که به مرگ و زندگی افراد بستگی دارد، ایجاد تغییر در بیشتر مواقع غیرممکن است.
چه انگیزهای بالاتر از زنده بودن و زندگی کردن است؟ پس چطور ممکن است در شرایطی که ظاهراً بحرانی نیست و به مرگ و زندگی ما مربوط نمیشود، بتوانیم خودمان، همکارانمان، اطرافیانمان، خانوادهمان و تیممان را وادار به تغییر کنیم؟ سؤال مهمتر اینکه، علیرغم مصمم بودن، داشتن برنامه، استراتژی مشخص و حتی انگیزه، چرا باز هم در جایی که هستیم، باقی میمانیم؟ چرا زمانی که مشکلات عمیقتر و شرایط سختتر میشود و ما محدودتر میشویم و انگیزهای برای ایجاد تغییر و اثبات خود به دیگران پیدا میکنیم، باز هم این اتفاق نمیافتد و موفق نمیشویم؟ آیا این مشکل به تنبلی و ضعف ما مربوط میشود یا به نداشتن برنامهریزی و نبود تفکر و مسیر مشخص؟ آیا شرایط بیرونی، اقتصادی و بحرانهای اجتماعی، برنامههای ما را به هم میزند؟ در تمام این شرایط، وقتی انگیزه از بین میرود، چیزهای دیگری هم از دست میرود؛ از جمله انگیزه. اما عادتهای ما، چه درست و چه نادرست، هیچوقت از بین نمیرود و همیشه باقی میماند.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
تکنیکهای هک رشد
مبانی هک رشد
هک رشد بازاریابی
درباره بیزینس کوچینگ چه میدانید؟
چگونه بیزینس کوچ شوم؟
آموزش هک رشد
23 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی و تاثیر گذار
شما بی نظیرید جناب آقای طاهری.. من از نوروز امسال با شما آشنا شدم و تماااامی محتواهای آموزشی شما رو دنبال میکنم. از نون شب برام واجب تر شدن. من از بهمن ماه سال گذشته تا الان روی این موضوع که اشاره کردید اینجا کار کردم و عادت هام رو تغییر دادم. از سحر خیزی که الان برام عادت شده ساعت 4:45 صبح بیدار بشم و 11 شب بخوابم. تا عادت مطالعه اول صبح یکساعته، آموزش دیدن تا ظهر و اجرا تا شب.
خداروشکر. هیچ وقت اینقدر از زندگیم راضی نبودم. هرچند هنوز به نتیجه دلخواهم نرسیدم ولی مطمئنم مسیری که پیش گرفتم نتیجه میده
با اینکه خیلی وقتها کم میارم ولی چون عادت کردم از پا در نیومدم و هنوز دارم ادامه میدم
من ملاقات با شما رو توی برنامه سال آینده م از دادم و حتما اینکار رو انجام میدم. زمانی که بیام از موفقیتم باهاتون صحبت کنم..
براتون سلامتی و طول عمر با عزت از خدا مسئلت میکنم و امیدوارم سایه سنگین و پرمهرتون از سر جوونای این مملکت کم نشه.
ممنونم از لطفی که به من دارید جناب محمدخانی عزیز
آرزومند موفقیت و رشد شما هستم
استاد مثل همیشه عالی و پرمغز
درود بر جناب طاهری عزیز و تمامی کسانی که در تهیه این مقاله مفید زحمت کشیدند.
سپاس فراوان از همگی شما عزیزان
شاداب باشید 🌺🌺
ممنونم که مطالعه کردید
سلام و عرض ادب به استاد بی نظیرم جناب طاهری و تیم خوبشون،
من مدت زیادی است که محتواهای آموزشی شما رو دنبال می کنم و با همین نکات کوچک توانستم عادت های کوچکی ایجاد کنم و اثر مادی و معنویش رو به وضوح در زمینه کاری خودم مشاهده کردم.
یادم هست که دو سال پیش مجموعه کارت هایی در کانال منتشر میشد با این مضمون که «امروز این کار را نکن»، مطالبی مثل این خیلی در ترک عادت های بد موثر بودند و ما این مطالب را پرینت میکردیم و در محیط کار نصب می کردیم و بازخورد بسیار خوبی برای شرکت داشت.
امیدوارم همیشه در سلامت کامل باشید
جناب طاهري عالي است، واقعا عالي است. خداحفظتون کنه
همانطور که عرض کردم من چند ماه است که مطالعه با رويکرد علمي را نسبت به منابع انساني آغاز کردم.
ليسانس مترجمي زبان انگليسي دارم اما با توجه به موقعيت شغلي و علاقه شخصي و قلبي ام واقعا مترصد و مشتاق اخذ فوق ليسانس در رشته کسب و کار گرايش مديريت منابع انساني هستم. واقعا مي خوام اين مدرک را بگيرم و مي خوام که همزمان در حوزه کاري ام بدرخشم.
خدا را شکر.
درود بر شما جناب آقای طاهری
بسیار بسیار عالی؛ واقع بینانه و عملگرایانه
سپاسگزارم از تهیه این محتوای بینظیر
درود بر شما جناب طاهری عزیز سپاس از نوشتهی زیباتون نکاتِ ارزندهای رو فرمودید تنها یک جمله هست که به نظرم از جنس همون نگاه انگیزشی سهل گیرانه است که اینجا سخت گیرانه بیان شده که این جمله هست:
برای ایجاد عادتهای خوب باید به خودمان سخت بگیریم و خشونت به خرج بدهیم.
واقعیت اینه که عادتهای ما محصولِ سیستمِ اجرایی ما هستند و این سیستم به زور و خشونت اصلاح نمی شه یا اگر هم بشه پایدار نیست اساساً مسئله تغییر نگرشِ و این در ابتدا تغییر عادت در نحوهی فکر کردن و نگاه کردن به مسئله است اینجا ، توانمندی ، انگیزه ، اراده و… ابزاری که برای تغییر در اختیار هر کسی هست تا با عاداتِ فکری خوب ترکیب نشه و تبدیل به سیستمِ زندگی ما نشه هیچ سختگیری و خشونتی کار ساز نخواهد بود .
با سپاس محمدرضا صالحی
حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز…
سلام و ادب جناب طاهری عزیز
من هم مقل بقیه از وقتی با شما آشنا شدم هم خودم تمام رسانه هاتون رو دنبال میکنم و مطالعه و بارها پست های آموزشی تون رو گوش میدم و به هر کسی که فکر میکنم نیاز داره معرفی میکنم
تازه با اپلیکیشن تون آشنا شدم و از اینکه تمام محتوا رو متمرکزتر میتونم دنبال کنم عالیه و بابت نکات این مقاله هم بسیااااار ممنونم و مطمئنم شما هم هدیه خدا هستین به من که توی تصمیم ها و اقداماتم تاثیرگذار بوده و هست
سلام و عرض ادب
ممنون از مطالب مفید و نکات ارزنده استاد گرامی .
آقای طاهری واقعا خسته نباشید
مقاله بسیار زیبایی بود
اگر امکانش هست مقاله ای در مورد ایجاد عادت های جدید منتشر کنید
و راه هایی که بهتر بشه این عادت هارا نهادینه کرد
این مقاله فوق العاده بود سایه شما همسشه بر سر ما مستدام باشه❤
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگ
خیلی مطالب پر محتوا و کاربردی فرمودین
دقیقا داشتن حس و حال خوب دلیل موفقیت افراد نیست همچون فردی که موسیقی گوش میده و فقط اون لحظه ممکنه. حالش خیلی خوب باشه اما ممکنه بعد قطع موسیقی متوجه نبودن پول در جیبش باشه که خود نیاز به اقدام و عمل گرایی داره البته چون مغز از سختی دوری و به دنبال راحتی است خیلی سخته که هدایتش کنیم به سمت سختی یا اقدام و قطعا افراد موفق افراد سخت کوش و پر تلاشی هستند و اثبات شدست و اینکه افراد بخوان موفق و ثروتمند باشند محدوده و این دلیل و اثباتش همون تعداد افراد ثروتمند و دارای دارمد بالا هستند ممنون
عالی بود و مغز کلام را فرمودید
با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه و اقدام و تغییر درد داره و باید خودمون رو مجبور کنیم وگرنه اگر نفس رو بحال خودش وابگذاریم هیچ وقت تمایل به تغیبر مثبت نخواهد داشت.
تغییر مثبت مستلزم پرداخت بهاست و نفس انسان بطور ذاتی از پرداخت بها و تحمل سختی تغییر فراری است مگر اینکه مجبورش کنیم اون هم به اندازه یعنی با شیب ملایم و ساخت عادات اتمی و ریز عادات..
خداحفطتون کنه استاد❤
ممنون جناب طاهری عزیز
بسیار عالی بود
ممنون جناب طاهری عزیز
امیدوارم یک روز شما رو از نزدیک ببینم
سلام وآرزوی سلامتی و عمر طولانی برای استاد عزیز که به طور قطع و یقین تاثیر زیادی بر ر.ی کسب و کارها داشته و دارید
یکی از مشکلات در حوزه آموزش در سطوح مدیریت همین ایجاد انگیزه بدون برنامه بعدی یعنی عملگرایی است . من هم زیاد کتاب و مقاله خوندم و کلاس آموزشی رفتم اما از عملگرایی غافل بودم
ممنون به خاطر مقاله خوب تون
درود بر استاد عزیز و با سواد خودم جناب طاهری
مثل همیشه بی نظیر و پر از محتوا
جسارتا استاد میشه یه مقاله در مورد باور و رابطه ان با عادت بزارین چون انسان ماشین اثبات باورهای خودش هست و چه بسیار از این باورهای محدود کننده هستند که جلوی برداشتن قدم و عمل کردن و تبدیل شدن به عادت و در نهایت پیشرفت میشه به نظر شما اول نباید این ذهنیت محدود کننده که نمیشه و خیلی سخته که موفق بشی رو درست کرد
سلام وسلامتی شما از تمام ویدیوها وپادکست ها بیکران سپاس فو ق عالی . انشاالله در پناه خداوند شاد وسلامت باشید
خیلی عالی جناب طاهری عزیز
ممنون از شما
سلام ودرود
بنده امروز این مطالب مفید وارزنده رو مطالعه کردم،جواب خیلی از سوالهامو گرفتم و از همین لحظه تصمیم به تغییر در عادتهام به سمت موفقیت گرفتم.میدونم تغییر سخته اما ارزششو داره😍🙏